خاتمه گلستان

 

غالب گفتار سعدي طرب انگيز است و طيبت آميز، و كوته نظران را بدين علت زبان طعن دراز گردد كه مغز در دماغ بيهوده بردن، و دود چراغ بي فايده خوردن، كار خردمندان نيست. ليكن بر راي روشن صاحبدلان – كه روي سخن در ايشان است – پوشيده نماند كه در موعظه هاي شافي را در سلك عبارت كشيده است و داروي تلخ نصيحت، به شهد ظرافت بر آميخته، تا طبع ملول ايشان از دولت قبول محروم نماند؛ الحمدالله رب العالمين.

 

ما نصيحت به جاي خود كرديم                     روزگاري در اين به سر برديم

گر نبايد به گوِش رغبتِ كس                       بر رسولان پيام باشد و بس

 

((گلستان ، سعدي))