مرمت ديوار

رابرت فراست

 

چيزي هست كه ديوار را دوست ندارد

لرزشهاي كف اقيانوس به زمين يخ زده زير آن مي فرستد

و سنگهاي روي آن را در آفتاب خود مي ريزد

و شكافهايي در آن باز ميكند كه حتي دو نفر ميتوانند پهلو به پهلو از آن بگذرند

كار شكارچي ها چيز ديگري است

من در پي آنها رفته ام و در هر حا كه حتي سنگ را روي  سنگ باقي نگذاشته اند ، تعميراتي كرده ام

ولي شكارچي ها براي دلخوشي سگهاي خروشنده خرگوشي را از سوراخ بيرون مي كشند

اما اين شكافها هيچكسي بوحود آمدنشان و يا صداي بوجود آمدنشان را نشنيده است

ولي هر بهار، هنگام تعمير ديوارها اين شكافها را مي بينم

من به همسايه اي كه در آن طرف تپه خانه خبر دارد خبر ميدهم

و يك روز با هم ملاقات ميكنيم تا اندازه گيري كنيم و ديوار را دوباره ميان خود قرار دهيم

و در وقت رفتن ديوار را ميان خود نگه داريم

سنگهايي كه در طرف افتاده است به همان طرف تعلق مي گيرد

بعضي دراز و بعضي مثل توپ گرد است

ناچار بايد وردي بخوانيم كه سنگها تعادل خود را حفظ كنند

تا وقتي كه ما پشت خود را برنگردانده اين در جاي خود بمانيم

تماس با سنگها پوست انگشتان ما را زبر و خشن مي كند

راستي اين هم خودش نوعي بازي و سرگرمي است

هر كسي در يك طرف، غير از اين چيزي نيست

ما در آنجا كه ديوار هست با آن احتياج نداريم

او سراسر درخت كاج است و من باغ سيب

من به او ميگويم درختان سيب من هرگز به باغ تو نمي روند

و ميوه هاي كاج را در زير درختها مي خورند

و در جواب من مي گويد: " ديوارهاي خوب همسايه هاي خوبي پديد مي آورند".

بهار براي من مايه دردسر است، چه خوب بود كه ميتوانستيم به او بگوييم: "آخر چرا ديوارها همسايه هاي خوبي پديد مي آورند".

مگر ديوار جزء براي جاي است كه گاو در آن است؟ ولي گاوي در ميان نيست.

پيش از آنكه ديواري بكشم، دلم مي خواست بدانم

كه چه چيز را بايد آنطرف ديوار و چه چيز را اين طرف آن جاي دهم

و با اين كار به چه كسي اهانت خواهيم كرد

چيزي هست كه ديوار را دوست ندارد

و دلش ميخواهد كه ديوارها خراب شود. ميتوانستم به او بگوييم كه جن و پري ها چنين ميخواهند

ولي فقط جن و پري ها نيستند، دلم ميخواست خودش اين نكته را بگوييد

او را ميبينم كه در سر سنگي را با دو دست محكم گرفته

و مياورد، مثل وحشي ها اوليه كه با سنگ مسلح ميشدند

در نظر من مثل اينكه او در تاريكي راه ميرود

نه فقط در تاريكي بيشه ها و سايه درختها

از گفته پدرش دل نميكند

و از اينكه فكر اين گفته را به خوبي دانسته است دلشاد است

دوباره ميگويد: "ديوارهاي خوب همسايه هاي خوبي پديد مي آورد".

 

مترجم: گمنام